?به اندازه يك گندم از حسناتم كم شد
وارد شده است : مرد فقيرى از دنيا رفت ، اول صبح جنازه او را برداشتند و در اثر زيادى جمعيت ، دفن او تا شب طول كشيد. بعد از دفن ، او را به خواب ديدند. به او گفتند: با اين همه مقام و احترامى كه از تو به عمل آمد خداوند با تو چه كرد؟ و چه عملى انجام داد؟
در جواب گفت : به حمدالله خدا مرا بخشيد و احسان زيادى به من كرد، ولى روزى با حالت روزه به آسياب دوستم كه مشغول آرد كردن گندم هاى خود بود رفتم ، هنگام افطار بدون اجازه دوستم ، يك دانه گندم برداشتم به دو نيم كردم و باز گندم را ميان گندمها انداختم .
دوستم گفت : كه اينها مال من نيست . وقتى از دنيا رفتم ، خداوند به حسابم رسيدگى كرد حتى از آن يك دانه گندم هم ، حساب به عمل آورد و از من مطالبه حق دوستم را نمود و از حسناتم به اندازه قيمت آن دانه گندم برداشته و به رفيقم دادند. از اين جا معنى آيه فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره و من يعمل مثقال ذرة شرا يثره (182) معلوم مى شود.
پس اى بندگان خدا! مواظب باشيد ((حق الناس )) را ضايع نكنيد، و تا فرصت داريد اگر حق كسى پيش شما است به صاحبش برسانيد؛ زيرا در قيامت با دقت به حساب بندگان رسيدگى مى شود.
اگر بنا باشد براى يك درهم ناچيز شش صد نماز قبول شده بردارند !! چيزى براى انسان باقى نمى ماند مگر اين كه خداوند رحم كند.
دهان پر از “کرم” پیرزن
یکی از غسال ها به نام موسوی می گوید: مدت های زیادی در بخش غسالخانه مسئول تحویل جنازه بودم. اینجا بعضی ها مسئول کشیک شب هستند تا جنازه هایی را که شب توی منزل فوت می کنند و جوازشون توسط دکتر صادر شده و شبانه به بهشت زهرا (س) حمل میشود را تحویل بگیرند.
یک شب یک خانم سالمندی را آوردند که تحویل گرفتیم، فردا صبح که می خواستیم برای شستشو بفرستیم خانم های غسال گفتند که از گوشه دهان این بنده خدا کرم های ریز زنده در حرکت بود، خیلی چندشآور بود، از روی کنجکاوی ماجرا را برای یکی از بستگانش که کمی آرام تر بود و آدم با تجربه و دنیا دیده ای به نظر می رسید، تعریف کردم و اون بنده خدا بعد از چند بار استغفار گفت: این خانم مرحومه از بستگان ماست و یک ایراد بزرگ داشت که آدم بسیار بد دهنی بود و دائم به این و آن حرف رکیک و ناسزا می گفت و هیچ کس از زخم زبان اون در امان نبود و حتما دلیلش همین می تواند باشد. از تعجب هاج و واج مانده بودم. آرام از پیرمرد عذرخواهی کردم و به داخل برگشتم.
?مثل خداوند عیبپوش بندههای خدا باشیم!
❤️پروردگار توقّع دارد که ما این کارها را از او یاد بگیریم.
خانمها، آقایان، برادرها، خواهرها خدا توقّع دارد «تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّهِ» از اخلاق خدایی متخلّق بشوید.
✅خدا یک عمر از ما پوشانده است…
? الآن اگر من یک عیب از کسی بدانم طاقت ندارم این عیب را درون خود نگه دارم.
میگویم: میخواهم یک چیزی بگویم… نه، ولش کن غیبت میشود!
♨️ نفر روبرو هم بدتر حریص میشود:
حالا تو را به خدا بگو، اینجا که کسی نیست. چرا از اوّل گفتی؟ باید بگویی…
? اینطور در خانوادهها غیبت میشود، اسرار مردم همینطور فاش میشود…
?چرا به این کار استارت میزنی؟
ببین من یک چیزی میدانم…
?نه، استغفر الله! از اوّل اصلاً شروع نکن، دیگران را حریص نکن، اصلاً دفن کن این قضیه را…
«تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّهِ»چون بعد آیه و قسم میدهد که یک مقدار بگو، سر نخ بگو..!
?بخشی از سخنان استاد فاطمی نیا در جلسه سیری در صحیفه سجادیه ۵۱تاریخ ۲۶ مرداد ۱۳۹۵
غربت اسلام در آخرالزمان؟
پیامبر (ص) فرمود:
?اسلام غریب ظهور کرد و در آخرالزمان نیز غریب خواهد شد.
چه بسیارند مسلمانان که از اسلام جز پوسته ای وارونه بر خویش ندارند.
از امام_علی (ع) پرسیده شد:
آن زمان چه زمانی است پاسخ گفته شد:
زمانی است که پست فطرتان همه جا را پر می کنند،
بزرگواران کمیاب می شوند
روزگاری است که پادشاهان چون درندگان، تهیدستان طعمه آنان،
راستی غارت می شود و دروغ فراوان می گردد. مردمانشان با زبان تظاهر به دوستی دارند اما در دل دشمن هستند.
گناه همه جا را فرا میگیرد و علنی به گناه افتخار می کنند
و اسلام را چون پوستینی واژگونه می پوشند
?منبع:نهج البلاغه،خطبه ۱۰۸
آخرین نظرات