1️⃣ از دیگران شکایت نمیکنم،
بلکه خودم را تغییر میدهم؛
چرا که کفش پوشیدن، راحتتر از
فرش کردن دنیاست.
2️⃣ مبارزه انسان را داغ می کند،
و تجربه انسان را پخته میکند!
هر داغی روزی سرد میشود،
ولی هیچ پختهاى ديگر خام نمیشود!
1️⃣ از دیگران شکایت نمیکنم،
بلکه خودم را تغییر میدهم؛
چرا که کفش پوشیدن، راحتتر از
فرش کردن دنیاست.
2️⃣ مبارزه انسان را داغ می کند،
و تجربه انسان را پخته میکند!
هر داغی روزی سرد میشود،
ولی هیچ پختهاى ديگر خام نمیشود!
پسر کوچکی برای مادربزرگش توضیح میداد که چگونه همهچیز ایراد دارد: مدرسه، ?خانواده، ?دوستان و…
? مادربزرگ که مشغول پختن کیک بود، ?از پسر کوچولو پرسید که کیک دوست داری؟
و پسر کوچولو پاسخ داد: البته که دوست دارم. ?
روغن چطور؟ نه! ?
و حالا دو تا تخممرغ. نه مادربزرگ! ?
آرد چی؟ از آرد خوشت میآید؟ جوش شیرین چطور؟ نه مادربزرگ!
حالم از همهشان به هم میخورَد.?
✅ بله، همه این چیزها به تنهایی بد به نظر میرسند؛ اما وقتی به درستی با هم مخلوط شوند، یک کیک خوشمزه درست میشود.?
? خداوند هم بههمین ترتیب عمل میکند. خیلی از اوقات تعجب میکنیم که چرا خداوند باید بگذارد، ما چنین دوران سختی را بگذرانیم؛ اما او میداند که وقتی همه این سختیها را به درستی در کنار هم قرار دهد، نتیجه همیشه خوب است.
ما تنها باید به او اعتماد کنیم، در نهایت همه این پیشامدها با هم به یک نتیجه فوقالعاده میرسند.?
?روزی جوانی نزد حضرت موسی (ع) آمد و گفت: ای موسی (ع) خدا را از عبادت من چه سودی می رسد؟ که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟
حضرت موسی (ع) گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می کردم. روزی بزی از گله جداشد و ترسیدم اتفاقی برای او بیفتد.
با هزار مصیبت و سختی خود را به او رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو و صدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می رود.
می دانی موسی از سکه ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر خطر گرگی است که تو نمی بینی و نمی شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست.
ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی رسد، بلکه با عبادت می خواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم
#حاج_اسماعیل_دولابی(ره):
?از بلاها فرار نکن سفارشی مال خودته گاهی خدا یک کاری را مخصوص شما آفریده است.
?یک بچّه ی ناجوری به تو داده است،یک زن ناجور داده است،یک پدری داده است که خیلی خوش اخلاق نیست،یک چیز ناجور به تو داده است؛ با تو کار دارد.
?یا بر عکسش،یک چیز جور به تو داده است،باز با تو کار دارد. یک معصومی را در خانه ات گذاشته است. اگر حقّ او را ادا کنی کارَت بالا می گیرد.
?خلاصه اش در امتحان ها چیزهای ارزشمند خوابیده است.حواست را جمع کن تا ان شاءالله از عهده امتحان مافوق خودت برآیی.
?اینکه زیردست خودت را کمک می کنی خوب است،امّا فرمان بالادست هایتان را بردن است که سخت است.ان شاءالله آن ها را فرمان ببرید و از زیرکار در نروید، ضرر نمی کنید.
?طوبای محبّت/کتاب ششم
بزرگترها راجع به بچه ها معمولا اینجوری اظهار نظر می کنن:
چقدر خوشگل شدی”
چه لباس قشنگی پوشیدی”
موهات چقدر زیباست”
و….
کسی نمیگه:
تو چقدر مهربونی،
یا به دیگران کمک میکنی؟
چقدر خوب بلدی میوه پوست بگیری.
پس طبیعیه که بچه های ما توجه به ظاهر براشون تو اولویت قرار می گیره.
نتیجه چنین رفتارهایی در بزرگسالی چیه؟
چشم و هم چشمی؛ لباس، تبلت، لوازم التحریر، آرایش، عمل زیبایی و ….
آخرین نظرات