?تفکرانه
?مادر پیر
??دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند . هر دو متقی و پرهیزکار بودند و عالم وعارف . با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد .
برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد وآن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد .
چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام وخاص شد و از اقصی نقاط دنیا ،عالمان و عرفا و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می کرد فرصت همنشینی وهمکلاسی با دوستان قدیم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر می پرداخت .
برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمند تر از خدمت برادر است ،چرا که او در اختیار مخلوق است ومن در خدمت خالق ،و من از او برترم !
همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت ،پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت :برادر تو را بیا مرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم و از این پس تو را حکم کردیم که در خدمت برادر باشی .
عارف صومعه نشین اشک در چشمانش آمد وگفت :یا رب العالمین ،من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر ،چگونه است مرا در خدمت او می گماری وبه حرمت او می بخشی، آنچه کرده ام مایه رضای تو نیست ؟َ! ندا رسید : آنچه تو می کنی ما از آن بی نیازم و لاکن مادرت از آنچه او می کند ،بی نیاز نیست ،تو خدمت بی نیاز می کنی و او خدمت نیازمند ، بدین حرمت مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم و تو را در کاراو کردیم .
هفت_بهشت_زندگی!
❤️بهشت اول:
آغوش مادری ست که با تمام وجود ، بغلت کرد و شیرت داد…
?بهشت دوم:
دستان پدری ست که برای راه رفتنت ، با تو کودکی کرد.
?بهشت سوم:
خواهر یا برادری ست که برای ندیدن اشکهایت، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد.
?بهشت چهارم:
معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگیاش هم سن تو شد تا یاد بگیری.
?بهشت پنجم:
دوستی ست که روز ازدواجت در آغوشت کشید و چنان در آغوشش فشرد که انگار آخرین روز زندگیش را تجربه میکند.
?بهشت ششم:
همسرتوست که باتمام وجوددرکنار تو معمار زندگی مشترک تان است
گویی دو شاخه از یک ریشه اید.
?بهشت هفتم:
فرزند توست که خالق زیبایی های آینده است…
?آری شاید هر کدام از ما تمام هفت بهشت را نداشته باشیم
اما
بهشت همین حوالی ست…
مادرت را بنگر؛
پدرت را ببین؛
خواهر یا برادرت را حس کن؛
به معلمت سر بزن؛
دوستت را به یاد بیاور؛
همسرت را در آغوش بگیر؛
فرزندت را ببوس…
یک وقت دیر نشود برای بهشت رفتنت…
بهشت را با همه قلبت حس کن،
همین نزدیکی ست…???
#همسرداري
#درك
از امروز تصمیم بگیریم که موضوع درک متقابل رو در روابطمون با همسر، فرزند، همکار، رئیس، همسایه و … کاملا به کار بگیریم.
درک متقابل چیه؟
درک متقابل یعنی اینکه وقتی شب از سر کار میام خونه، متوجه باشم و درک کنم که خانومم تو خونه بیکار نبوده، آشپزی کردن، تمیز کردن خونه، شستن لباس ها و ظروف و …، سر و کله زدن با بچه ها و … فوق العاده کارهای سختی هستن و اگه من جای زنم باشم، نمی تونم از پس نصف این کارها بر بیام، پس برخورد لایق با این زحمات با همسرم می کنم.
درک متقابل یعنی اینکه وقتی شب شوهرم از سر کار میاد خونه، متوجه باشم و درک کنم که از صبح تا شب کلی درگیری با این مشتری و اون ارباب رجوع و اون مغازه دار داشته، تو ترافیک بوده، بدهی ها و فشارهای مالی و تلاش برای کسب روزی و کارهای بانکی و کلی حرف های مثبت و منفی شنیدن از این و اون داشته و اگه من جای شوهرم بودم، نصف این کارها رو نمی تونستم تحمل کنم، پس برخورد لایق با این تلاش ها و خستگی رو با شوهرم می کنم.
و همین نگرش رو در مورد فرزندم، رئیس م، همکارانم و … تمرین می کنم که داشته باشم.
آخرین نظرات