موضوع: "بدون موضوع"
حضرت آية اللّه حاج ميرزا جواد آقا تهراني ( رض ) با همه مهربان بود و خوش رفتار . هيچ كس را نيازرد ، حتّي آزار موري را تاب نمي آورد .
اين جريان كه از خانواده ايشان نقل شده معروف است :
آخر شبي از مسافرت برمي گردند . ديروقت است و موقع خواب و استراحت .
به ملاحظه اينكه خانواده ناراحت و بدخواب نشوند از كوبيدن در خودداري مي كند . پشت در تكيه مي زند و منتظر مي ماند .
پس از لحظاتي همسر ايشان كه مشغول خواب و استراحت بوده اند در عالم رؤ يا مي بينند كه كسي به او مي گويد :
برخيز ! برخيز و در منزل را بگشاي !
همسر محترمه ميرزا جواد آقا از خواب بلند مي شود و در را باز مي كند و مي بيند ميرزا پشت در است .
سؤ ال مي كند : آقا ! حال كه از سفر آمده ايد پس چرا در نزديد ؟
آقا مي فرمايد : ديدم نيمه شب است و ديروقت ، نخواستم اسباب زحمت شما را فراهم كنم !
هرگز از كسي به بدي ياد نكرد و به احدي رخصت غيبت نمي داد .
اگر كسي به قصد غيبت لب مي تكاند مي فرمود :
يا بايد در گوش خود پنبه اي بگذارم كه اظهارات شما را نشنوم و يا از خدمتتان مرخص شوم !
دلا معاش چنان كن كه گر بلغزد پاي
فرشته ات به دو دست دعا نگهدارد
کسی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می برد. کفاش با نگاهی می گوید این کفش سه کوک می خواهد و هر کوک ده تومان و خرج کفش می شود سی تومان.
مشتری هم قبول می کند. پول را می دهد و می رود تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود.
کفاش دست به کار می شود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت کوک سوم و تمام …
اما با یک نگاه عمیق در میابد اگر چه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می شود و کفش کفشتر خواهد شد.
از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد…
او میان نفع و اخلاق میان دل و قاعده توافق مانده است.
یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست.
اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده. اما اگر بزند به انسانیت تعظیم کرده است…
دنیا پر از فرصت کوک چهارم است؛
و من و تو کفاش های دو دل…
آخرین نظرات