?افتتح یفتتح افتتاح:
دولت من دولت تدبیر من
خورده ته دیگ تو کفگیر من
پیری مردان شکم سیر من
سخت درآورده ز من پیر من
تا که بخندد لب من قاه قاه
*افتتح یفتتح افتتاح*
عرض کنم بنده در این چارسال
هی بنمودم خدمات محال
شرح زیاد است ولی فی المثال
راکتوری را که نمودیم چال ..
تا نرسم بنده به پایان راه
*افتتح یفتتح افتتاح*
پسته شکن،لیف ،مربای به
چیپس,ناخنگیر، سه پایه ، زره
ابر ، هوا ، سایه ، زمین ، خاک ، مه
اینهمه وارد شده تا اینکه له…
گشته به کل کارگر و کارگاه
*افتتح یفتتح افتتاح*
منتقد چیز فلانطور بوق!
وعده ی صد روزه ی من را دروغ …
گفته کدام احمق و کرده شلوغ ؟
بنده خودم پاس نمودم حقوق
تا نشود حق و حقوقم تباه
*افتتح یفتتح افتتاح*
دولت من دولت اخلاق بود
پاسخمان فحش بد و آق بود
البته این ها همه ارفاق بود
ورنه که حق همه شلاق بود
تا بنمایم همه را سر براه
*افتتح یفتتح افتتاح*
سایه ی جنگ است به روی سرم
نیمه شب از هول و ولا میپرم
وعده ی برجام شده سنگرم
از” همه بی باک تر” از آخرم
تا بتوانم که بگیرم پناه
*افتتح یفتتح افتتاح*
برج، خیابان، در یخچال،راه
استادیوم، باغچه، کشتارگاه
مرکز پخش لوبیای سیاه
شرکت تولید در مستراح
تا برود بر سر مردم کلاه
*افتتح یفتتح افتتاح*
شعر: ر-ابوترابی
آخرین نظرات