غم نامه ی امیرالمومنین علی (ع)
باز نخلستان و چاه و است و علی / کوفه در خواب گناه است و علی
کوفه خواب است و کسی در جاده نیست / در تمام شهر یک آزاده نیست
کوفیان با ننگ سودا می کنند / از علی امشب تبرا می کنند
باز امشب عشق تنها می شود / زخم ، سهم فرق مولا می شود
کوفیان امشب « ولی » را می کشند / فاتح خیبر « علی » را می کشند
آفتاب عشق گلگون می شود / سینه ی سجاده پرخون می شود
باز امشب عقده ها گل می کند / بر لبان غم ، دعا گل می کند
پشت نخل آرزو ، خم می شود / داغ حسرت سهم ، آدم می شود
می شود امت یتیم و بی امام / عشق ، ناکام و عدالت ، ناتمام
جاده می ماند غریب و بی سوار / ذوالفقار عدل می گیرد غبار
کوفه ، ای ظلمت سرای شب نورد / کوفه ، شهر عافیت ، آیین زرد
کوفه ، ای نامرد ، ای شهر فریب / کوفه ، ای بی درد ، ای شهر فریب
زادگاه و قبله ی اصحاب باد / پنج فصل عدل را دادی به باد
خوب می دانم علی سهمت نبود / درک آن خورشید در فهمت نبود
چاه کو ، تا بشنود درد مرا؟؟؟ / ماه کو ، آن شاهد درد آشنا؟؟؟
خانه ام امشب دوباره ابری است / گریه ، گام آخر بی صبری است
بی تو بر دل مانده زخم صد فدک / کو دو بیتی ، کو جنون ، کو نی لبک
ای علی ، سنگ صبور فاطمه / وارث زخم غیور فاطمه
ای شهید فتنه ی قوم جمل / بهترین تفسیر اخلاص عمل
چشمهایت ای طلوع دلنواز / بر جهان ای کاش می تابید باز
شیعیان ، من داغدار حیدرم / داغدار آن بهار پرپرم
بی علی ، ماییم و اندوهی مدام / روبروی ماست راهی ناتمام
بی علی ، دنیا ندارد اعتبار
وای بر ما… وای بر این روزگار
آخرین نظرات