بار دیگر رهبرم اعجاز کرد
شاهراهی بر حقیقت باز کرد
بار دیگر مشت دولت را گشود
مشت آن مردان در حال سجود
مشت مسئولان انگشتر به دست
نوکران کدخدای مست مست
اینکه پنهانی خیانت کرده اند
کودکان را بی دیانت کرده اند
با یونسکو عهد دیرین بسته اند
در به روی دین و آیین بسته اند
درمدارس حرف دین ممنوع شد
بی مبالاتی ولی مشروع شد
خویش را با کفر همپا دیده اند
ملک ایران را اروپا دیده اند
می شود تجویز درس لودگی
اختلاط و شهوت و آلودگی
فاش می گویم که صادق نیستید
آگه از سرّ شقایق نیستید
آن شقایق ها که در خون خفته اند
خوابتان را بی گمان آشفته اند
این زمین ملک حسین است وعلی
جان فدای رهبرم سید علی
تا به رگ ها خون غیرت جاری است
این زمین از هر خیانت عاری است
جان فدای رهبر آگاه ما
می کند همواره روشن راه ما
ای برادر نیست دیگر وقت خواب
می رسد هنگامه ی یک انتخاب
بر زمین تشنه آبی لازم است
انتخابی، انقلابی لازم است
ما نبوده دیپلمات و نیستیم
ما نبوده بی ثبات و نیستیم
انقلابی می شناسد درد را
می شناسد مرد را، نامرد را
انقلابی کی پشیمان می شود
کی مطیع نفس و شیطان می شود
انقلابی کی بجوید نام را
از چه امضا می کند برجام را
شرط رهبر انقلابی بودن است
در دل شب آفتابی بودن است
ای برادر خیز تا غوغا کنیم
این جهان مرده را احیا کنیم
بصیرت سیاسی
آخرین نظرات