تلنگر
#تلنگر
? پیرمردی هر روز تو محله می دید پسرکی? با کفش های پاره و پای برهنه با توپ پلاستیکی فوتبال بازی می کند،روزی رفت ی کتانی نو? خرید و اومد و به پسرک گفت بیا این کفشا رو بپوش…
? پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت: شما خدایید؟! پیرمرد لبش را گزید و گفت نه! پسرک گفت پس دوست خدایی، چون من دیشب فقط به خدا گفتم که کفش ندارم…
(دوست خدا بودن سخت نیست.
آخرین نظرات