? فضایل و ویژگی های حضرت زینب(س) ?
#قسمت.هفتم
? فصاحت و بلاغت ?
? هر خطیبى بخواهد فصیح و بلیغ سخن بگوید، علاوه بر استعداد ذاتى، باید بارها تمرین عملى انجام دهد، همچنین در حین خطابه لازم است از نظر روانى و جسمانى کاملا آماده باشد تا بتواند خطبه اى فصیح و بلیغ ادا کند. و مستمعین باید با او هماهنگ باشند والا یاراى سخن گفتن نخواهد داشت تا چه رسد به این که فصیح و بلیغ بگوید.
زینب بدون آن که دوره دیده و یا تمرین خطابه کرده باشد و در حال تشنگى، گرسنگى، خستگى اسارت، و از نظر روانى داغ دار، آواره و تحقیر شده با کسانى سخن مى گوید که نه تنها با او هماهنگ نیستند بلکه حتى سنگ و خاکروبه بر سر او ریخته اند، با این حال صداى زینب بلند مى شود که:«اى مردم کوفه! اى نیرنگ بازان و بى وفایان . . .» سخنان زینب علیهاالسلام چنان بود که وجدان خفته مردم را بیدار کرد و صداى گریه از زن و مرد و پیر و جوان و خردسال بلند شد.
خزیم اسدى مى گوید: متوجه زینب شدم، به خدا سوگند زنى را که سر تا پا شرم و حیا باشد، سخنران تر از او ندیدم، گویى زینب از زبان على علیه السلام سخن مى گفت.
و همو مى گوید: پیر مردى را در کنار خود دیدم که بر اثر گریه محاسنش غرق اشک شده بود و مى گفت: پدر و مادرم فداى شما باد، پیرمردان شما بهترین پیرمردها، جوانان شما برترین جوان ها و زنان شما نیکوترین زنان هستند. نسل شما بهترین نسلى است که نه خوار مى گردد و نه شکست مى پذیرد. (33)
شیخ جعفر نقدى (ره) مى نویسد:
“مى گویم : و این حذلم بن کثیر (راوى این خبر) از فصحاء و سخنوران و نیکو گفتاران عرب است که که از فصاحت و زبان آورى و نیکو گفتارى و از بلاغت و رسایى سخن و مطابق اقتضاى مقام و مناسب حال مخاطب سخن گفتن زینب تعجب نموده و به شگفت آمده ، و از براعت و برترى فضل و کمال و علم و دانش و شجاعت ادبیه و دلاورى پسندیده آن مخدره ، حیرت و سرگردانى او را فرا گرفته ، به طورى که نتواسته او را (به کسى) تشبیه و مانند نماید، مگر به پدرش سید و مهتر هر بلیغ و فصیحى .
پس (از این رو) گفته : “کانها تفرع عن لسان امیرالمؤمنین” ؛ یعنى گویا علیا حضرت زینب (سلام الله علیها) (سخنانش را در کوفه) از زبان امیرالمؤ منین (علیه السلام) قصد و آهنگ مى نمود، و هر که درباره کربلا و در احوال و سرگذشت هاى حسین (علیه السلام) کتابى نوشته ، این خطبه و سخنرانى را نقل نموده است .
و جاحظ در کتاب خود “البیان و التبیین” آن را از خزیمه الاسدى روایت نموده که خزیمه گفته : “زنان کوفه را در آن روز دیدم به پا ایستاده (برکشته شدگان در کربلا) ندبه و زارى و شیون مى نمودند، در حالى که گریبان ها (شان را) مى دریدند.
? 33- همان، ج 45، صص 108 و110 .
◾ چو ماه نو خمیدی، مصیببت ها کشیدی
◾ به عمرت ای عقیله، چه غمها که ندیدی
آخرین نظرات